اوقاف لواسان - امور فرهنگی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۱۱:۲۵
عباس کرمی

اسناد و شواهد در ایران باستان نیز گویاى ا ین مطلب است که تشکیلاتى از سوى دولتها در ا ین خصوصترتیب داده شده بود. هخامنشیان ،اشکانیان و ساسانیان به عنوان دولتهایى مقتدرکه در پى هم سرزمینى وسیع را اداره مینمودند، از این  تشکیلات برخوردار بوده اند شاهان ووزراء، خود در ا ین زمینه پیش قدم میباشند ، سنگ نبشته اى در فیروزآباد پارس ،گواه بر ایننظر است . مضمون ا ین کتیبه چنین میباشد:پل به فرمان مهر نرسه ورزگ فرماندار - براى آمرزش روانش و به هزینه خودش ساخته شد.

هر آن کس بر ا ین جاده پا میگذارد بر مهر نرسه و پسرانش درود بفرستد که ا ین پل را بر ا ین گذر ساخت و تا خداوند یاور اوست ،گناه و فریب از او دور باد.ظهور ادیان و به ویژه دین مبین اسلام ،وقف را معنایى روشن تر بخشیده رهنمودهاى قرآنکلام آ سمانى مسلمانان در تشویق انسانها به خیرات و نکوهش مال اندوزى و نیز عملکرد پیامبراسلام (ص ) و ائمه اطهار در ترویج ا ین سنت حسنه ،نقشى عظیم ا یفا نموده است .رونق یافتن ا ین امر،در شکوفایى اوضاع اقتصادى و اجتماعی کشورهاى اسلامى، تأثیرچشمگیرى داشت . موقوفات به عنوان ثروتهاى عمومى و منبع درآمدى براى عموم مردم موردتوجه حکام و دولتها قرارگرفته و به صورت نهادین درآ مد .

با تصویب قانون ا یجاد  وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه  در سال 1289 ه.ش  امور موقوفات زیر نظر مسئولان ا ین وزارتخانه قرارگرفت و مسئولان ادارات معارف درشهرستانها عهده دار انجام امور موقوفات محل خدمت خود شدند .از زمان به قدرت رسیدن رضاخان جریان اداره موقوفات وارد مرحله جدیدى شد . املاک واراضى حاصلخیز موقوفى به نام وابستگان و درباریان ثبت میگشت و بخشى از موقوفات نیز درقالب اصلاحات ارضى جدا شده و موارد مصرف آ نها تغییر یافت .

با ا ین حال در دى ماه 1313ه.ش قانون جدید اوقاف مشتمل در ده ماده تهیه شه که آ یین نامهآن در سال 1313ه.ش به تصویب هیئت دولت رسید . تا سال 1328 اداره اوقاف در مرکز(تهران) از اداره فرهنگ مستقل بود اما در شهرستانها یک نفر ریاست فرهنگ و اداره اوقاف رابرعهده داشت و از ا ین پس مسئولین ادارات فرهنگ و اوقاف در شهرستانها نیز به صورت مستقل تعیین شده و انجام وظیفه مینمودند.

 در پانزدهم آ ذر ماه 1343 ه _ش با تصویب قانون تفکیک وزارت فرهنگ، تشکیلاتسازمان اوقاف صورتقانونى یافته و به موجب ماده چهار این قانون تحت نظارت دفترنخست وزیر قرار گرفت . به دنبال تشکیل سازمان اوقاف، اداره کل اوقاف با بودجه مصوب وکارمندان آن از وزارت فرهنگ منتزع و به سازمان مذکور ملحق شد. سرپرستى این سازمان بامعاونت نخست وزیر بود. در قانون ، وزارت فرهنگ از شورایى با نام (شوراى عالىاوقاف ) نیز پیش بینى شده بود.

با پیروزى انقلاب اسلامى ا یران وقف و اوقاف فلسفه د یگرى یافت و بسیارى از موقوفات احیاء گشته و درآمد آنها صرف نیات واقفین با صبغه فرهنگ مذهبی گردید. چنان که امام خمینىدر این مورد فومدند : اگر تبلیغات دولت رایج شود خواهید دید که از همین نذر و وصیتو وقف چه خدمتهایى به کشور و توده مردم میشود و بى شک نیمى از اداره کشور را این گونهچیزها میچرخاند.پس از انقلاب اسلامى، تحول نظام ادارى اوقاف همچنان مسیر خود را ادامه داد چنانکهشوراى قبلى تحت عنوان شوراى مرکزى اوقاف در تشکیلات سازمان مذکور مورد  تجدید نظرو بررسى قرار گرفت و با توجه به ضرورت و نیازهاى آ ن دوران پرتب و تاب و حجم وظایف ونوع مسئولیت ، طرح جدید سازمان مرکزى اوقاف تدوینگردید که در تاریخ28/6/1358 بهتأیید سازمان امور ادارى و استخدامی کشور رسید.

براساس مجموعه تشکیلات جدید، سرپرست منتخب سازمان از سوى ولی فقیه در تصدىامورى که متوقف بر اذن ولى فقیه میباشد مجاز است . همچنین سازمان داراى پست قائم مقام و معاونت به شرح زیر است :

 1 -  معاونت امور فرهنگى.

 2 - معاونت امور اوقافى و خیریه .

 3 - معاونت ادارى و مالى و امور مجلس

 4 - معاونت عمران و شناسایى موقوفات .

 لازم به ذکر است که تا سال1370 این سازمان به نام سازمان حج و اوقاف و امور خیریه بودو از تاریخ مذکور تا به امروز براساس مصوبه شوراى عالى ادارى سازمان حج از آ ن منفک واوقاف عنوان سازمان اوقاف وامور خیریه را بر خود گرفته است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۱
عباس کرمی
مشخصه های فرهنگ ایرانی 
از آنجائی که فرهنگ یک معنای عام وکلی دارد از این رو فرهنگ ایرانی نیز شامل آداب و رسوم و اخلاقیات و هنر و دین و... می شود و شاید هر یک از این زمینه ها مشخصه خاص خود را داشته باشد که بررسی همه آنها از مجال این نوشتار بیرون باشد؛ لذا به اهم مشخصات فرهنگ ایرانی به صورت کلی اشاره می کنیم.
 
1.‌ عجین بودن با دین و مذهب: از مشخصات بارز فرهنگ ایرانی عجین بودن آن با روحیه دینی و مذهبی است، این ویژگی فرهنگی که در تمام تاریخ ایران شاهد هستیم موجب اقبال و استقبال ایرانیان از دین مبین اسلام گشت. از این روست که دین اسلام در کلیه شئون زندگی ایرانیان نفوذ کرده است. استاد شهید مطهری در این زمینه می فرمایند «از ابتداى دوره هخامنشى که تمام ایران کنونى به اضافه قسمتهایى از کشورهاى همسایه , تحت یک فرمان در آمد تقریبا دو هزار و پانصد سال مى گذرد از این بیست و پنج قرن، نزدیک چهارده قرن آن را، ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگى ما وارد و جزء زندگى ما بوده است، با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم، زندگى کرده ایم، خداى یگانه را پرستیده ایم، مرده هاى خود را به خاک سپرده ایم ... و تاریخ ما، ادبیات ما، سیاست ما، قضاوت و دادگسترى ما، فرهنگ و تمدن ما، شؤون اجتماعى ما، و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است». 
 
لذا داشتن این جهان بینی خاص دینی و مخصوصا اسلامی از مشخصات عمده فرهنگ ایرانی است: «همین فرهنگ اسلامى و توحیدى براى آنها قهرمانان و شهدایى تربیت کرده و خاطره ها و حماسه هایى به جا گزارده است.
 
2. جست وجوی انسان کامل و راه یافتن به ایده و آرمان متعالی: این موضوع، از مشخصات فرهنگ ایرانی در همه ادوار است. این که ایرانیان متوسل به آستان مقدس حضرت نبوی (ص) می شوند و خاندان بزرگوار آن حضرت را اسوه و الگوی خود قرارمی دهند از همین زاویه قابل تفسیر است.
 
3. پیوستگی آن با معنویات: صدیق عیسی در کتاب تاریخ فرهنگ ایران آورده است: «از مطالعۀ کتیبه ها، سنگ نبشته ها، الواح، کتب تاریخ، اخلاق، تذکره ها و دیوان های شعر که در زمان پیدایش خط در ایران در دست است این حقیقت جلوه گر می شود که با وجود شورشها و خونریزی های فراوان و تاخت و تاز دشمنان و قبایل وحشی و استیلای بیگانگان بر ایران، تمدن معنوی و فرهنگ ملی ما با هم پیوستگی خاص دارد و این پیوستگی منحصر به دوره و عصر معینی نیست بلکه تمام ادوار قبل از اسلام و بعد از اسلام ارتباط کامل دارند.»
 
4. عجین بودن آن با علم و هنر: این مشخصه دانشمندان و هنرمندان و نویسندگان ایرانی را نامی و شهرۀ آفاق ساخته است، چه از کسب فرهنگ همسایگان و ملل متمدن دیگر فروگذار نکرده و از هر جا توانسته به دانش و هنر خویش افزوده است. شهید مطهری در این باره می‌گوید: «به طورى که تاریخ شهادت مى دهد، ما ایرانیان در طول زندگانى چندین هزار ساله خود با اقوام و ملل گوناگون عالم، به اقتضاى عوامل تاریخى، گاهى روابط دوستانه و گاهى روابط غیردوستانه داشته ایم.
 
 یک سلسله افکار و عقاید در اثر این روابط از دیگران به ما رسیده است، همچنانکه ما نیز به نوبه خود در افکار و عقاید دیگران تأثیر کرده ایم. هر جا که پاى قومیت و ملیت دیگران به میان آمده مقاومت کرده و در ملیت دیگران هضم نشده ایم، و در عین اینکه به ملیت خود علاقه مند بوده ایم این علاقه زیاد تعصب آمیز و کور کورانه نبوده و سبب کور باطنى ما نگشته است تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه تمیز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنى نسبت به حقایق به وجود آورد.»
 
5. برخورد اخلاقی با جامعه و انسان؛ در شهرهای مختلف ایران مسیحیان، زرتشتیان، کلیمیان، یهودیان، شیعیان، سنی ها و . . . صدها سال پیش از آنکه سازمان حقوق بشری ایجاد گردد در کنار یکدیگر زیسته اند. هیچ گاه در فرهنگ ایرانی مردم برای همسان نبودن دینشان به دیگر هم میهنانشان شمشیر نکشیدند. هیچگاه نبردهای دینی در ایران رخ نداد و هزاران سال است که دهها آئین و باور و مذهب مختلف در کنار یکدیگر زندگی کرده اند . امری که میان اعراب و حتی اروپاییان تا پیش از رنسانس رایج بود و هست. اگر تبعیض دینی ..گاه دیده شده است حاصل حکومتهایی است که بر پایه فرهنگ ایرانی استوار نبوده اند .
 
برخورد اخلاقی با جامعه، برخورد اخلاقی با جهان، برخورد اخلاقی با انسان، برخورد اخلاقی با طبیعت، احترام به آب و باد و خاک و آتش و مبنا قراردادن اخلاق در همه مناسبات و روابط فردی و جمعی؛ همدلی، نیکی کردن، عشق و مهر ورزیدن ظلم ستیزی و دادگری، ایمان و یکتاپرستی، هنر و موسیقی غنی، یکپارچگی، احترام به باورها و گویشها، دفاع از کشور و میهن دوستی، اهمیت پیشرفت، علم، دانش و تربیت…یاری به مستمندان، خیرات، اطعام کردن و بخشش از خصوصیات ذاتی و بنیادین فرهنگ ایرانی است … نیکی کردن و انسان محوری نیز از نامورترین خصلتهای ملت ایران است. 
 
براساس تحقیقی که توسط دکتر منوچهر محسنی از اساتید جامعه‌شناسی به عمل آمده، در حوزه فرهنگ ملی، ایرانیان دارای عناصر فرهنگی خاص خود هستند که از یک تاریخ پرفراز و نشیب و یک پیشینه تمدنی طولانی نشأت می‌گیرد. دو عنصر فرهنگ غربی و اسلامی در مواجهه با یکدیگر در فرهنگ ایران تأثیرگذار بوده‌اند. یک خصوصیت ممیزه فرهنگ ایرانی در طول تاریخ، جذب فرهنگی آن و به عبارت دیگر فرهنگ‌پذیری آن است. ایرانیان توانسته‌اند همواره بهترین‌ها را در عرصه فرهنگ از هر جا که هست کسب کنند و جذب فرهنگ مردمی خود نمایند. در عین حال این فرهنگ دارای نوعی قابلیت مقاومت فرهنگی هشیارانه در برابر عناصر تحمیلی بوده است و توانسته است در برابر عناصر ناهمگون مسلط فرهنگی با خلق ارزش‌های تازه، اصول فرهنگی خود را حفظ کند. نمونه چنین قابلیتی رواج عرفان، سنت عیاری، سنت پهلوانی و ادبیات ستیز در هنگام تسلط قدرت‌های خشن بیگانه بر ایران بوده است. شاید بتوان گفت خصیصه اصلی فرهنگ ایرانی،‌ حفظ و صیانت جوهر فرهنگ و به تحلیل بردن عناصر بیگانه بوده است.
 
در بیان مطالعات مربوط به دینداری مشخص شد که سطح دینداری در میان ایرانیان بالاست و ظهور اجتماعی این تدین قابل توجه است. مشاهدات نشان می‌دهد که بسیاری از افرادی که ظاهر آنان با انتظارات جامعه از منظر مذهبی هماهنگ نیست در عرصه‌های اعتقادی همچون زیارت، مراسم عزاداری مذهبی، نماز عید فطر، مراسم تاسوعا و عاشورا، شب‌های قدر پا به پای سایرین حاضر می‌شوند در حقیت ما دارای مذهبی هستیم که تأثیرات آن در عمق شخصیت افراد جامعه ریشه دوانیده و از آن جدایی‌ناپذیر شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۰
عباس کرمی
عیسی و عبداله امیدوار، دو برادر پژوهشگر پرشور ایرانی در سال ۱۳۳۳ با همتی پولادین عـزم کردند تا جهان را با تمامی پیچیدگیهایش بکاوند. در آن دوران که امکانات سفر قابل مقایسه با جهان امروز نبود آنها سفر خود را به وسیله دو موتورسیکلت از تهران به سوی مشهد و سپس مشرق زمین آغاز کردند. 
 
در این ماجراجویی منـحصر به فرد در تاریخ ایران بـرادران امـیـدوار از صحراهای سـوزان آفـریقا تاجنـگلهای انبوه آمازون، در سال ۱۳۳۷ به قطب شمال و زندگی با افراد اسکیمو در دشوارترین شرایط جوی، در سال ۱۳۴۵ در سفر پر حـادثه دیگری، اولین افراد آسیایی بودند که به اتـفاق گروه علمی کشور شـیلی سفر به ششمین قاره سرسخت جهان، قطب جنوب راتجربه کردند.
 
همچنین قاره استرالیا و سراسر خشکیهای سیاره ما را در نوردیدند و زندگی با ابتدایی ترین انسانهای خـطرناک مختلف جهان را در سخت ترین شرایط اقلیمی به تحقیق و مطالعه پرداختند. 
 
نخـستین سفر این دو بـرادر ۷ سال به طول انجامید و در سال ۱۳۴٠ به مـیهن بازگشتند. اما بیش از سـه ماه نگذشت که بار دیگر جذابیتهای پر راز و رمز سیاره و شوق آشنایی دوباره با آداب و رسوم ، تفاوت ها و شباهت های فرهنگی اقوام و ملل گوناگون آنان را به سفر بزرگ دیگری رهنمون ساخت. 
 
در این مرحله دوم به وسیله اتومبیل سیتروئن ۲ سیلندر از طریق کویت و عربستان سعودی رهسپار قاره آفریقا شدند و بار دیگر به مدت ۳ سال به جستجو و اکتشاف پرداختند. 
 
حاصل این سفرهای پر مخاطره عکسها، فیلمهای مستند، اشیاء و لوازم مربوط به زندگی قبایل و اقوام گوناگون در این مـوزه بازتاب دهـنده غنا، پیـچیدگی و گـونه گونی فرهـنگهای بشری است که بر عـظـمت و گسـتردگی کار بـرادران امیدوار نیز گواهی می دهد.
برادران امیدوار ، اولین جهانگردان ایرانی


برادران امیدوار ، اولین جهانگردان ایرانی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۰
عباس کرمی

عکسی را که مشاهده میکنید عکس ساختمان تلگراف است

 که وقتی نگاهم به این عکس افتاد خیلی شگفت زده شدم و سعی کردم از نزدیک این بنای زیبا را مشاهده نمایم اما زمانی که متوجه این قضیه شدم که این ساختمان دیگر وجود خارجی ندارد حسرت خوردم اما این ساختمان زیبا بی وفایی نکردو مانند انسانهای همدوره خودش سالهای سال است که در عکاسخانه خاک میخورد و جای خودش را به ساختمان ۱۶ طبقه مخابرات داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۴۸
عباس کرمی

 تذهیب به عنوان بخشی از هنر نگارگری ایرانی از سال‌های گذشته زینت‌بخش حاشیه‌ی کتب تاریخی و مذهبی بوده است؛ هنری که از پیش از ظهور اسلام در ایران رواج داشته، اما به دلیل عدم حمایت از آن و هنرمندان فعال در این عرصه، امروز به یکی از مهجورترین هنرهای حوزه‌ی تجسمی تبدیل شده است.

 

به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تذهیب مجموعه‌ای از نقش‌ها و خطوطی است که نقاشان و تذهیب‌کاران برای زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، فرهنگی و تاریخی به کار می‌بردند. هنرمندان تذهیب‌کار در هر دوره‌ای با توجه به ویژگی‌های آن دوره، تذهیب‌های متفاوت و منحصر به فردی را به وجود آورده‌اند. در واقع تذهیب‌های هر دوره نمایانگر ویژگی‌های همان دوره است.

 

هنری که در ایران یگانه و متعلق به آن است

 

هنر تذهیب در ایران یگانه است. پیشینه‌ی این هنر در ایران به پیش از ورود اسلام به ایران در دوره‌ی حکومت ساسانیان برمی‌گردد. اما دوره‌ی اوج این هنر مربوط به زمان تیموریان است و زیباترین آثار هنرمندان تذهیب‌کار در این دوره به وجود آمده‌اند. در واقع دوره‌ی تیموری از دوره‌های بسیار مهم و پررونق تذهیب‌کاری در ایران به شمار می‌رود. در زمان پادشاهی سلاطین تیموری تذهیب‌کاران، نقاشان و خطاطان از مقام و منزلت بالایی برخوردار بودند. پادشاهان هنرمندان را از سرتاسر کشور به دربار فرامی‌خواندند و شرایطی را فراهم می‌کردند تا هنر خود را عرضه کنند و آثار ارزشمندی به وجود بیاورند.

 

هنر تذهیب از مهم‌ترین هنرهایی است که توسط هنرمندان ایرانی در کشورهایی نظیر هند، ترکیه و کشورهای عربی شناخته شد و رونق گرفت. هنرمندانی که در اوایل دوره‌ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیان‌گذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاشتند.

 

این هنر از زمان صفویان و با ورود فرهنگ غرب به ایران به انزوا کشیده شد. هر چند امروز هم هنرمندان بسیاری در این زمینه فعالیت می‌کنند، اما بی‌توجهی به آن و عدم حمایت مادی و معنوی از استادان این هنر باعث شده بیشترین آثار ارزشمند تذهیب در اختیار جشنواره‌ها و مجموعه‌داران خارج از کشور قرار بگیرد.

 

هنر تذهیب بیشتر با تزیین و حاشیه‌نگاری قرآن و کتب تاریخی و فرهنگی شناخته شده است. پس از ورود اسلام به ایران، هنرمندان مسلمان این هنر را در اختیار آن قرار دادند و با هنر خود به قرآن و کتب دیگر زیبایی خاصی بخشیدند. آن‌ها در کار روی کتاب‌هایی که مربوط به پادشاهان و امرا می‌شد دقت و ظرافت بیشتری به کار می‌بردند که همین موضوع باعث تکامل این هنر در طول سال‌های متمادی شد.

 

نبود حمایت تذهیب را در ایران بی‌رونق کرده است

 

جلیل جوکار، نگارگر و تذهیب‌کار در تعریف این هنر به خبرنگار ایسنا گفت: تذهیب یا زرنگاری یکی از شاخه‌های اصلی نگارگری است و به تزیین و صفحه‌آرایی حاشیه‌ها و کتب توسط خطوط اسلیمی و ختایی گفته می‌شود. در هنر تذهیب از طلای ناب و رنگ‌های سنتی برای زیبایی نقوش و خطوط استفاده می‌شود.

 

او با بیان این‌که هنر تذهیب بدون شک متعلق به ایران است، اظهار کرد: محققان بزرگ دنیا که در زمینه‌ی هنر نگارگری فعالیت می‌کنند، طبق مستندات تاریخی به دست آمده، خاستگاه این هنر را کشور ایران اعلام کرده‌اند. اما امروز همه‌ی ملت‌ها از هندی‌ها و ارمنی‌ها گرفته تا ترک‌ها و اعراب تذهیب را متعلق به خود می‌دانند.

 

جوکار افزود: تذهیب معنوی‌ترین بخش نگارگری ایرانی است. استفاده از این هنر برای حاشیه‌نگاری‌های قرآن و کتب مذهبی باعث شده که اعراب این هنر را متعلق به خود بدانند، اما طبق همان اسناد به دست آمده، تذهیب پیش از ظهور اسلام هم در ایران وجود داشته و ایرانیان مسلمان آن را در اختیار اسلام قرار دادند.

 

این مدرس دانشگاه همچنین درباره‌ی تفاوت تذهیب قدیم و جدید گفت: تذهیبی که هم‌اکنون در ایران کار می‌شود بر همان مبنای تذهیب قدیم است؛ منتها به دلیل تنوع رنگی که به وجود آمده هنرمندان امروزه با سلایق مختلف کار می‌کنند. آثاری که توسط هنرمندان این عرصه خلق می‌شود سرآمد تذهیب و کتاب‌آرایی در دنیاست و در جشنواره‌ی دبی همیشه 10 نفر اول برگزیده از میان ایرانیان هستند.

 

او درباره‌ی وضعیت هنر تذهیب در ایران خاطر نشان کرد: متاسفانه هنر تذهیب در سال‌های گذشته جایگاه خود را از دست داده است. پیش‌تر سلاطین و پادشاهان هنرمندان را جمع می‌کردند تا آثاری خلق شود که علاوه بر به وجود آوردن یک گنجینه‌ی هنری، پشتوانه‌ای برای فرهنگ و هنر ایران محسوب می‌شدند. امروز ناشران ما به دنبال تذهیب‌هایی هستند که با نرم‌افزارهای کامپیوتری کار می‌شوند و فاقد ویژگی‌های اصیل نگارگری سنتی هستند. هنرمندان هم مجبور می‌شوند آثار خود را که در طول سال کار کرده‌اند در اختیار جشنواره‌های خارجی قرار بدهند.

 

این هنرمند در پایان با ابراز تاسف از اختصاص بودجه‌ی ناچیز به هنرهای تجسمی از جمله تذهیب گفت: مرکز هنرهای تجسمی که در جایگاه عام‌تر، متولی هنر ایرانی است، بودجه‌ی بسیار کمی در اختیار دارد که نمی‌تواند جوابگوی صدها رشته و شاخه‌ی هنری باشد. در نهایت بودجه‌ای که به تذهیب اختصاص می‌یابد به حدی پایین است که کفاف خرید آثار هنرمندان و ایجاد موزه را نمی‌دهد.

 

آثار هنرمندان ما در گنجینه‌های دبی جمع شده است

 

عبدالله محرمی، هنرمند تذهیب‌کار نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، تذهیب را هنر اصیل ایرانی دانست و گفت: برخلاف آن چیزی که امروز کشورهایی مثل ترکیه ادعا دارند، خاستگاه هنر تذهیب ایران است. در نقوش، حجاری‌ها و پارچه‌بافی‌هایی که از دوره‌ی ساسانی به جا مانده این موضوع قابل استناد است. تذهیب در دوران سلجوقی و صفوی به نقطه‌ی اوج خود رسید و تذهیب‌هایی که از این دوران‌ها به جا مانده‌اند، نقطه‌ی عطفی در هنرهای تجسمی ایرانی محسوب می‌شوند.

 

او درباره‌ی تاثیر حمایت از این هنر در ماندگاری آن اظهار کرد: یک هنر برای ماندگاری و جاودانگی نیاز به بانی و حامی دارد. شاهنامه‌ی شاه طهماسب به این نام این پادشاه شناخته می‌شود چون شاه طهماسب بانی به وجود آمدن این شاهکار تذهیب بود. او هنرمندانی را برای به وجود آوردن این اثر گرد هم آورد که هر کدام در هنر تذهیب یک وزنه محسوب می‌شدند و توانستند با همکاری هم اثری در نهایت قدرت به وجود بیاورند.

 

محرمی افزود: نزول یک اثر هنری از لحاظ کیفیت و ماندگاری، بی‌توجهی به آن و هنرمندانی است که در این عرصه کار می‌کنند. اگر مسئولان مرتبط، با چنین هنرهایی با این مقوله غریب باشند، کشورهای دیگر به خودشان جرئت می‌دهند در رابطه با این گونه هنرها ادعاهای بزرگ و گزافی داشته باشند. هنرمندان نیاز به حمایت دارند تا به امنیت فکری و ذهنی برای ادامه‌ی کار برسند.

 

این هنرمند همچنین عنوان کرد: هنرمندان ما به دلیل بی‌اهمیتی که به هنر تذهیب وجود دارد، هر ساله زیباترین و بهترین آثار خود را برای جشنواره‌ی دبی و سایر کشورهای خارجی می‌فرستند. در هشت سال گذشته دبی با همین رویه، گنجینه‌ای از آثار هنرمندان ما جمع‌آوری کرده که در نوع خود بی‌نظیر است. گنجینه‌ای که بیش از سه برابر آثاری است که در این هشت سال در کل مجموعه‌های ایرانی گردآوری شده است.

 

محرمی در پایان خاطر نشان کرد: به وجود آمدن چنین رویه‌ای قطعا برای هنر ایرانی آسیب‌رسان خواهد بود. لازم است که با تشویق هنرمندان و در نظر گرفتن شرایط مناسب برای کار اجازه ندهیم گنجینه‌ای از بهترین آثار هنری ایران توسط کشورهای دیگر مصادره شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۰
عباس کرمی

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۳:۴۷
عباس کرمی

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۳:۴۷
عباس کرمی